قدس آنلاین- آقاخانی در ابتدای سخنان خود با اشاره به سابقه این پروژه عنوان کرد: سال ۸۷ با کمک مرکز هنرهای نمایشی و انجمن هنرهای نمایشی و در دوران مدیریت حسین پارسایی پروژهای را با عنوان «چهار فصل تئاتر ایران» طراحی و به اجرا درآوردم. این طرح در واقع برنامهای مدون برای تربیت نمایشنامهنویسان خارج از پایتخت در نظر گرفته شده بود. تلاش ما در این طرح این بود که فاصله درام نویسی پایتخت با استانها را کمتر کنیم که در مجموع طرح موفقی هم شد و بیش از ۱۵۰ نمایشنامه در سه سال و نیم توسط نمایشنامهنویسان خارج از مرکز چاپ شد. تعدادی از آنها در جشنوارههای تئاتری شرکت کردند و توانستند جوایزی را کسب کنند و در نهایت طرح صاحب تأثیر و محبوبی میان علاقهمندان و هنرمندان تئاتر شد.
سرنوشت «چهار فصل تئاتر ایران» به کجا رسید
وی در ادامه افزود: سال ۹۱ با تعویض چند مدیر مرکز هنرهای نمایشی، آرام آرام تأمین و تأیید هزینههای این پروژه به خطر افتاد و به دلیل جابهجایی متعدد مدیران و تغییر سیاستهای اجرایی، من هم این پروژه را دنبال نکردم و مسکوت ماند اما جالب اینجاست که طی سال ۹۱ تا همین الان در هیچ سفری نبود که من با درخواست مکرر از سوی هنرمندان تئاتری در شهرستانها مبنی بر پیگیری و استمرار این پروژه مواجه نشوم.
آقاخانی تأکید کرد: البته این یک طرح دائمی بود و زمانی که ما از دو فصل عبور کردیم با مشورت و پذیرش مدیر وقت یعنی آقای پارسایی به این نتیجه رسیدیم که این طرح را به «پروژه دائمی چهار فصل» تبدیل کنیم که همیشگی و مداوم باشد؛ اما فارغ از این قصد و میل متأسفانه این پروژه دچار لکنت شد؛ اما تکرار تقاضاها و درخواستها مبنی بر ادامه این پروژه مرا به پیگیری واداشت که آن را ادامه دهیم. دریچهها در مرکز هنرهای نمایشی مسدود بود و هرچقدر هم در دوران مدیریت آقای شفیعی تلاش کردیم به جایی نرسیدیم و گشایشهای مالی ایجاد نشد. از پایان سال ۹۵ که مسئولیت دفتر مطالعات و پژوهشهای راهبردی مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری را برعهده داشتم احساس کردم این فضا زمینه بهتری دارد و میتوانیم از ساز و کارهای آنجا استفاده کنیم.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: خوشبختانه این طرح با استقبال آقای زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری روبهرو شد و ایشان اصرار داشتند که هرچه زودتر این طرح را عملی کنیم. اینکه در مرحله عمل با چه چالشهایی مواجه باشیم هنوز مشخص نیست و هدف ما تقویت و تربیت درامنویسان و تقویت بنیه درامنویسی است که با تولیت حوزه هنری محقق شود و تمام سعی من بر این است که با یک بازتعریف از این پروژه که در بازه زمانی سالهای ۸۷ تا ۹۱ اجرا شد، این طرح را پیش از پایان بهار انجام دهیم. در هر فصل نیز فرایند جذب، گردهمایی و مراحل آموزشی و رسیدن به نتیجه را خواهیم داشت که البته جزئیات طرح به زودی اعلام میشود؛ البته ممکن است تغییراتی در فرایند ایجاد شود اما مسیر و مقصد و کاری که میخواهیم انجام دهیم بحث آموزش استعدادهای جوان و تقویت بنیههای درامنویسی است؛ البته ما در پروژه کنونی به مرکزنشینها هم فکر میکنیم و ممکن است برای آنها نیز برنامههایی داشته باشیم.
وی در ادامه افزود: جزئیات طرح به تصویب نهایی رسیده و این طرح که کارگاههای آموزشی هم جزئی از آن است شامل حضور استادان تئاتر، مشاورههای آنلاین و اینترنتی، سفرها و جلسات دور از مرکز توسط استادان مختلف و در عین حال ایجاد فرصتهای مطالعاتی و نگارشی میشود. این یک فرایند بلندمدت است و در حال حاضر تأییدهای ضمنی این طرح به صورت شفاهی دریافت شده است.
استعدادها هدر میروند
آقاخانی درباره شرایط و کم و کاستیهای موجود در تئاتر شهرستانها گفت: آنچه که در مورد ضعف تئاتر استانها و شهرستانها میتوانم بگویم در یک نگاه کلی اشاره به این موضوع است که در این بخشها یکسری استعدادهای کنترل نشده وجود دارد که البته بخشی از آن به جریان میافتد و نتیجه بخش هم میشود اما به دلیل اینکه قایل به سیستم نیست گاهی جواب مثبت و گاهی جواب منفی در پی دارد و همین باعث میشود استعدادهای تئاتری خوبی در درازمدت هدر برود. اشکال بزرگ ماجرا در استانها و شهرستانها این است که بیشتر روی استعدادهای غریزی مانور میدهند؛ البته گاهی هم اتفاق نه چندان شایسته مریدی مرادی رخ میدهد و فرد علاقهمند از کسی میآموزد که به وی تعلق خاطر دارد. حال باید ببینیم که آن فردی که آموزش میدهد و مورد الگو واقع شده از نظر درجه هنری چه جایگاهی دارد. اگر بد باشد این آموزهها به فرد منتقل شده و آکادمینقشی در این میان ندارد و غریزه و استعداد حرف مهمتری میزند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با این اوصاف حال تئاتر استانها و شهرستانها یک حالت بالقوه است تا بالفعل و باید به فعلیت دربیاید و بدیهی است که ایدهها و طرحهای درازمدت میطلبد. امیدوارم چهار فصل تئاتر در شکل بازنگری شدهاش یکی از این طرحها باشد؛ البته نباید فراموش کنیم که این پروژه به تنهایی کاری نمیتواند بکند و برنامههای طولانی مدت در یک فرایند عمومی و منطقی ضرورتی غیرقابل انکار است.
نظر شما